سیدصادق حقیقت؛ محمدحسین نوروزی
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 19 بهمن 1402
چکیده
شهروندی بهعنوان حق عاملیت مدنی انسان، بنیادیترین مؤلفه معرفتی و روشی حکمرانی در عصر کنونی محسوب میشود. بهنحویکه نمیتوان از مردمسالاری بدون ابتنا بر شهروندی سخن گفت. به همین جهت کیفیت شهروندی ...
بیشتر
شهروندی بهعنوان حق عاملیت مدنی انسان، بنیادیترین مؤلفه معرفتی و روشی حکمرانی در عصر کنونی محسوب میشود. بهنحویکه نمیتوان از مردمسالاری بدون ابتنا بر شهروندی سخن گفت. به همین جهت کیفیت شهروندی و تلاش در جهت حمایت و توسعه آن و همچنین افزایش پیوند شهروندان و حکومت یکی از مهمترین ملاکها در ارزیابی کیفیت حکمرانی در کشورها محسوب میشود. ناظر به اهمیت مسئله شهروندی در سازوکار حکمرانی عصر مدرن، نوشتار پیشرو سعی دارد از منظر برساخت گرایانه به بررسی نسبت نظریههای هویتی و مسئله شهروندی در عصر جمهوری اسلامی ایران بپردازد. پیش انگاشت مقاله آن است که امر شهروندی در عصر ج.ا.ا فارغ از نظریههای هویتی، معنا و امکان تحقق نخواهند یافت و مسائل و چالشهای پیشروی آن فارغ از مناسبات جریانهای هویتی قابل شناسایی نیست. نتایج پژوهش نیز بر امر اذعان دارد که مسئله شهروندی و توسعه آن، از یک سو در بستر مناسبات منابع هویتی در ایران نهفته است و از سوی دیگر منوط به بازاندیشی در دو مؤلفه عاملیت و فردیت است و سوم آن که هر یک از نظریههای هویت، به تناسب چهارچوب معرفتی خود، قرائت متفاوت را از امر هویت ارائه نمودهاند و این امر امکانهای متفاوتی را در نسبت با مسئله شهروندی فراهم مینماید. چهارچوب روشی حاکم بر مقاله منبعث از نظریه «ساخت واقعیت اجتماعی» پیتر برگر و تامس لاکمن خواهد بود.